xZy

آیا تفکر می تواند تمام مسائل ما را حل کند؟
بهترین روش تفکر چیست؟
تفکر چه نقشی در رشد و تعالی انسان دارد؟
تفکر در چه مسائلی خطرناک است؟

تفكر متعالى شامل دو جریان باطن‏ گرا و ظاهرگراست كه از تلفیق این دو، تفكر متعالى حاصل مى‏ شود. جریان ظاهرگرا براساس واقعیتهاى محسوس و قابل تشخیص حركت مى‏ كند در حالیكه اتكاء اصلى تفكر باطن‏ گرا بر اسرار و ناشناخته‏ ها مى‏ باشد. منطقى است كه براى حل مسائل ظاهرى لازم است از تفكر ظاهرگرا و براى حل مسائل باطنى از تفكر باطن‏گرا استفاده شود. اما در صورتى كه بخواهیم الزاماً به بهترین شیوه ممكن عمل نماییم مى ‏بایست این دو جریان را توأماً بكار ببریم كه اصطلاحاً روش Z خوانده مى ‏شود. از تفكر متعالى با عنوان xyZ)ایكس واى ضد( هم نام برده شده كه در آن، x نماد جریان اسرارگرا، y نماد واقعیت‏ گرایى و Z به معنى كلیت تفكر متعالى (نقطه توافق و تعادل ظاهر و باطن، در بردارنده و كامل‏ كننده هر دو) مى ‏باشد. طرز صحیح نوشتن این تركیب xZy است. در اینجا به مقایسه این دو جریان فكرى مى ‏پردازیم.
تفكر باطن گرا
1 - سعى در مفهوم‏ یابى و برخورد با اسرار دارد.
2- كاهش جریان فكر و افزایش حیرت و سكوت و خاموشى
3- سعى در افزایش تماس با مجهولات
4- معنى‏ گرا و فرمول‏ شكن
5- مایل به چیستى و كیستى
6- بیشتر فردى و اختصاصى است تا اجتماعى
7- به نیازهاى معنوى-مادى انسان توجه مى ‏كند.
8- تا حد زیادى نامشخص، كم ‏قاعده، پیش‏بینى ‏ناپذیر و ابهام‏ پذیر
9- كاهش نظم و ایمنى ظاهرى و كاذب
10- پیچیده است و به پیچیدگى گرایش دارد.
11- به آنچه كه نمى ‏داند (اما مى ‏داند كه هست) اتكا دارد.
- ...

تفكر ظاهرگرا
1- براى دانستن بیشتر و حذف مجهولات تلاش مى‏كند.
2- افزایش جریان فكر و گفتگوى درونى
3- سعى در كاهش ناشناخته‏ ها و ندانسته‏ ها
4- ساختارگرا و فرمول‏ساز
5- علاقمند به چه چیزى و چگونه
6- بیشتر در ارتباط با اجتماع و زندگى اجتماعى انسان است.
7- پاسخگوى نیازهاى مادى-معنوى انسان است.
8- تا حد زیادى مشخص، تعریف شده، قاعده‏ مند، پیش‏بینى ‏پذیر و كم ‏ابهام.
9- افزایش نظم و ایمنى ظاهرى و كاذب
10- ساده است و براى ساده ‏تر شدن تلاش مى‏ كند.
11- به آنچه مى ‏داند (و در دسترس است) تكیه دارد.
- ...