خانه نظریه های جهانی علوم باطنی نظریه هارتمن در رابطه با رویا

نظریه هارتمن در رابطه با رویا

26ايده اصلي از اين قرار است: الگوهاي رفتاري جابه جا مي شوند و پيوسته روابطي در مغزهاي ما ساخته و واسازي مي شوند كه مبناي جسماني اذهان ما را شكل مي دهند. در ايجاد روابطي كه در نهايت آنها را با عنوان كاركرد ذهني تجربه مي كنيم، پيوستگي كاملي وجود دارد. در يك انتهاي زنجيره، فعاليت متمركز بيداري قرار گرفته مثل وقتي كه يك كار ورزشي مي كنيم. در اينجا كاركرد ذهني تمركز يافته، زنجيروار و محدود است. زماني كه ما از بيداري با حواس جمع به بيداري آزادانه تري وارد مي شويم - خيال پردازي و سرانجام رويابيني - فعاليت مغزي تمركز كمتري مي يابد و آزادتر، كلي تر و خيالي تر مي شود. رويابيني انتهاي اين زنجيره است، حالتي كه در آن پيوندها را آزادتر مي گذاريم.

برخي ايجاد آزادانه روابط را يك فرآيند تصادفي مي دانند كه در آن روياها از اساس بي معنا هستند. بنابر نظريه معاصر رويابيني، اين فرايند تصادفي نيست و در عوض با احساسات رويابين هدايت مي شود. وقتي يك احساس روشن و صريح وجود دارد روياها معمولاً بسيار ساده اند. بنابراين كساني كه آسيبي را از سر گذرانده اند، مثل فرار از ساختماني در حريق يا حمله يا تعرض، اغلب رويايي شبيه به آن دارند. «توي ساحل بودم و با يك موج به دريا كشيده شدم» اين مورد يك نمونه است. مشخص است كه روياي رويابين ربط چنداني به رخداد واقعي آسيب زايش ندارد اما در عوض احساسش را تصوير مي كند: «من ترسيده ام، من سراسيمه ام.» زماني كه حالت احساسي مبهم تر است يا وقتي كه چندين احساس يا نگراني در يك زمان وجود دارند، رويا پيچيده تر مي شود. آمارهايي كه داريم نشان مي دهند چنين روياهاي پرتنشي پس از آسيب، رايج تر و شديدتر مي شوند. در واقع به نظر مي رسد شدت تصوير اصلي رويا، معيار سنجشي براي احساس تحريك شده رويابين است.

بنابراين نظريه رويابيني، در كل رويا را ايجاد روابطي آشكار مي داند كه با احساسات هدايت مي شود. اما آيا اين فقط چيزي است كه در مغز ما روي مي دهد يا اينكه هدفي هم دارد؟ اثبات كاركرد هميشه دشوار بوده است، اما نظريه رويابيني كاركردي را پيشنهاد مي كند كه بر مبناي مطالعه تعداد كثيري از افراد، پس از رويدادي آسيب زا يا پرتنش قرار گرفته است. كسي كه تازه از آتش نجات يافته ممكن است براي مدتي روياي آتشي حقيقي را ببيند، و بعد هم رويايي درباره اينكه با موج به دريا كشيده مي شود. روياها در هفته هاي بعد هم به تدريج تصوير موج و آتش را با ديگر تجربه هاي آسيب زا و دشواري كه فرد در گذشته داشته، ربط مي دهند و پس از آن روياها به تدريج به حالت طبيعي خود بازمي گردند. به نظر مي رسد رويا به نحوي مصالح جديد ذهني اش را «به هم ربط مي دهد» يا «به هم مي بافد» كه شايد كاركرد احتمالي اش هم همين باشد. در احساسي آني، ايجاد اين ارتباط و پيوند دادن چيزها با هم، تحريك يا اختلال احساسي را كاهش مي دهد. در دوره اي طولاني تر هم اين موارد آسيب زا با بخش هاي ديگر سيستم هاي حافظه پيوند مي يابند به نحوي كه ديگر خيلي شديد و منحصر به فرد نيستند. دفعه بعد هم كه چيز مشابه يا تقريباً مشابهي رخ دهد، پيوندها همچنان حاضرند و آن رويداد ديگر چندان آسيب زا نيست. چنين كاركردي ممكن است براي نياكان ما مهمتر بوده چون احتمالاً آسيب را بيشتر و پيوسته تر از حالت كنوني ما تحمل مي كرده اند. (حداقل نسبت به آنهايي كه در دنياي صنعتي امروز زندگي مي كنند.)

بنابراين ما كاركرد ممكن (و نه الزاماً اثبات شده) رويا را بافتن مصالح جديدش به سيستم حافظه مي دانيم به نحوي كه هم تحريك احساسي را كاهش دهد و هم با نقش سازگاركننده اش، در رويدادهايي پرتنش يا آسيب زا ما را ياري كند.

انتشار این مطلب در:

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

ورود به سایت


حاضرین در سایت

ما 6 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم


آخرین مقالات

نظریه-ابرزمان
در تمامی طول تاریخ اندیشه همواره تصور فیزیكدان ‌ها و...
تصویرسازی-ذهنی-و-درمان-بیماری-ها
تصویرسازی ذهنی ؛ در طول هر روز هزاران فکر به...
ایده-آل-گرایی،-غرق-شدن-در-آنچه-“باید”-به-جای-آنچه-“هست”
انگارگرایی ، ایده آل گرایی ، تصورگرایی ، مثل گرایی...

آخرین مطالب

نظریه-ابرزمان
در تمامی طول تاریخ اندیشه همواره تصور فیزیكدان ‌ها و...
تصویرسازی-ذهنی-و-درمان-بیماری-ها
تصویرسازی ذهنی ؛ در طول هر روز هزاران فکر به...
ایده-آل-گرایی،-غرق-شدن-در-آنچه-“باید”-به-جای-آنچه-“هست”
انگارگرایی ، ایده آل گرایی ، تصورگرایی ، مثل گرایی...

ما را دنبال کنید در:

Please install plugin JVCounter!